خانه در قلب

قضات محترم، خانواده محترم، ظهر بخیر:

من داشعلی از سانشین بار هستم و موضوع سخنرانی امروز: خانه در دل.

زمان می گذرد، یک سال از پیوستن من به شرکت می گذرد و صحنه پیوستن به خانواده بزرگ Teng Te هنوز به خوبی در یادها مانده است.

شوهرم زودتر از من به شرکت آمد، قصد اصلی او نزدیک بودن به خانه، مراقبت از سالمندان و فرزندان خانواده است.همچنین به همین دلیل است که او مرا متقاعد می کند که برگردم و نمی خواهم در خانواده جدا شوم.ابتدا دلم خیلی مقاوم و بی میلی بود و مدام سر کار با هم دعوا می کردیم.آخرین کار من در کارخانه ای در شیامن بود که هشت سال در آن کار کردم.یک انسان چند سال می تواند در زندگی خود داشته باشد؟جوانی من، خاطراتم در آن 8 سال است، من قبلاً عاشق این کار شده ام و 8 سال است که هستم.از نظر خانواده من این کار بسیار سخت است، زیرا هر روز باید ساعت چهار صبح بیدار شوم، وقتی همه هنوز خوابند، من از قبل وقف کار هستم.هر چند خیلی شلوغ و سخت اما پر.به دلیل پشتکار و نگرش کاری مجدانم، در کمتر از سه سال از یک کارمند معمولی به سرپرست ارتقاء پیدا کردم.

تا روز ششم سال نو در سال 2018، پدرم با عجله رفت، اما من نتوانستم برای آخرین بار او را ببینم.تا اینجای کار هنوز دلم پر از پشیمانی و پشیمانی است و رفتن پدرم رهایم را سخت می کند.در طول این سال ها به دلیل کارم هیچ وقت با سالمندان و بچه ها همراهی نکردم و از خانواده ام از جمله شوهرم که کمتر به او اهمیت می دادم رسیدگی نکردم.من قبلاً جوان و ساده لوح بودم و احساس می کردم که چقدر خوشحالم و اکنون به حقیقت "پسر می خواهد بزرگ کند و پدر و مادر نیست" فهمیدم.پس از تأمل، حالم خوب شد، از کارخانه اصلی و شغلی که 8 سال همراهم بود خداحافظی کردم و پا به راه خانه به شوهر و فرزندانم گذاشتم.به تنتر آمد، همه را ملاقات کرد.حدس میزنم خوش شانس بودماین یک نعمت بود.همه ضررها به شکل دیگری برمی گردند.چون اینجا با آدم های خونگرمی آشنا شدم.

کار قبلی در واقع خسته کننده است، مانند دستگاه در خط مونتاژ، تکرار همان کار هر روز، بعد از کار زمان خوردن و خوابیدن است.وقتی برای اولین بار برگشتم، احساس کردم که کارخانه باید همینطور باشد، بدون هیچ توهم و انتظاری.وقتی تازه کارم را شروع کردم، گیج و درمانده بودم و یک بار به فکر تسلیم شدن افتادم.در اولین نگاه جین، فکر کردم که ممکن است کنار آمدن با او خیلی آسان نباشد و دیگر تماسی وجود نداشت.بعدها، وقتی او برای حمایت از ما آمد، پس از هماهنگی بیشتر، فکر کردم جین یک خواهر کوچک بسیار صمیمی و مهربان است.پس از شناخت یانگ من، او شخصاً دارو را به من تحویل داد و نحوه مصرف آن را با جزئیات به من گفت.همچنین از طریق این حادثه به من اجازه دهید بفهمم که شما نمی توانید مستقیماً نتیجه احساس شهودی خود را قضاوت کنید، اما قبل از اینکه بتوانید پاسخی بدهید باید عمیقاً درک کنید.بعد از یک دوره اقتباس، اگرچه یک کارخانه است، اما احساس تنگ ته واقعاً کاملاً متفاوت است.همکارانی که در کارگاه هستند، چه در دپارتمان باشند و چه نباشند، خیلی واضح نیستند، بسیار مشتاق و کمک کننده هستند و در کار و زندگی به من کمک زیادی کرده اند تا بتوانم سریعاً در این خانواده بزرگ ادغام شوم.

هرگز فکر نمی کردم روزی دست شوهرم را بگیرم و با لباس های همسان روی صحنه اجرا کنم.این تجربه رنگ کاملاً متفاوتی را برای مسیر زندگی ما ترسیم کرد.جلسه سالانه تبلور کار سخت همه است، برنامه نویسی از ابتدا، تمرین دوباره و دوباره، تمرین دقیق، به طوری که من کاملاً نیت شرکت را احساس می کنم، قدرت تیم را احساس می کنم.برای اولین بار از انسجام همکارانم به شدت شوکه شدم.در لحظه حساسی که قرار بود جلسه سالانه شروع شود، همه گیری شیوع پیدا کرد و اکثر همکاران من یانگ بودند، بنابراین فکر کردیم که جلسه سالانه باید لغو شود.با این حال، کیو همیشه با اعمال و پشتکار خود ما را به شکستن دشواری ها هدایت می کرد و در رقص و سخنرانی پیشرو بود.حتی اگر صدا از بین برود و تب بالا باشد، عقب نشینی نداریم.با چنین رهبری انگیزه بیشتری برای حرکت به جلو داریم.این جشن بصری با همت و تلاش مشترک همه به پایان رسید.

پاکت های قرمز بزرگی که سال ها پیش به دستمان رسید را به خاطر دارید؟!صحبت کردن با همکاران سابقم حسادت می کند، من هنوز پاکت قرمز را به یاد می آورم که نوشته شده بود: "عشق را به خانه بیاورید، از شما برای پرورش چنین استعداد عالی برای شرکت متشکرم"، شرکت اجازه داد این عشق سنگین را به والدین در خانه برگردانیم.بزرگان بسیار متاثر شده اند، زیرا شرکت فقط نگران ما نیست، بلکه نگران خانواده ما نیز هست.والدین اغلب به ما می گویند که سپاسگزار باشیم، سخت کوش باشیم، چیزی که می توانیم به شرکت برگردانیم این است که سخت کار کنیم.

تنتر خانه من است، پر از درجه حرارت، پر از انرژی، اما همچنین پر از عشق.می‌خواهم از خانواده‌ای که اینجا نشسته‌اند بپرسم شما هم همین احساس را دارید؟اگر مفید است، لطفا بایستید و گرم ترین تشویق را به رئیس جمهور ما کیو بدهید.از همه متشکرم.ممنون بخاطر وقتی که گذاشتید.من داشیل از سانی بار هستم.متشکرم!

aszxcxzc2
aszxcxzc1

زمان ارسال: ژوئیه-26-2023