داوران، معلمان و اعضای خانواده تنگته عزیز: عصر همگی بخیر! من چن شیونگوو شجاع هستم. موضوع مورد بحث امروز «برنامهریزی و تمرکز» است.
آینده نیاز به برنامهریزی دارد و کار نیاز به تمرکز. به هر حال، انرژی یک فرد محدود است. اگر بخواهید همه کارها را انجام دهید و برنامههای مختلفی برای خودتان تنظیم کنید، ممکن است در نهایت نتوانید به چیزی برسید. افراد واقعاً قدرتمند لزوماً تواناییهای برجستهای ندارند. شاید آنها فقط در مدیریت انرژی خود خوب باشند. آنها حریص نخواهند بود، بلکه انرژی اصلی خود را روی یک یا دو چیز واقعاً مهم متمرکز میکنند و سپس روز به روز آنها را صیقل میدهند. بنابراین، برای او سادهتر است که اهداف خود را واقعبینانه مشاهده کند. دلیل اینکه آب چکه میکند میتواند به سنگهای بیشتری نفوذ کند این نیست که قطرات آب قدرتمند هستند، بلکه به این دلیل است که قطرات آب میتوانند برای مدت طولانی روی یک نقطه تمرکز کنند. اگر شخصی بتواند انرژی خود را از مسائل بیاهمیت خارج کند و از آن برای کارهای مهم استفاده کند، حتی اگر خیلی با استعداد نباشد، در نهایت به نتایج مربوطه دست خواهد یافت. بخش بزرگی از دلیل اینکه بسیاری از مردم مشغول هستند اما در نهایت به هیچ کاری نمیرسند این است که "این کوه از آن کوه بلندتر است".
یک مثال دارم که با شما در میان بگذارم. همه در مورد صنعت جمعآوری زباله میدانند، درست است؟ یکی از همکلاسیهای من در دبیرستان عملکرد تحصیلی ضعیفی داشت و همیشه مسئول شیطنت و شیطنت بود. او بعد از دبیرستان ترک تحصیل کرد زیرا مادرش برای جمعآوری زباله به روستا میرفت. ضایعات، صنعتی است که همه نمیخواهند در آن کار کنند و آن را بیآبرو میدانند. او تحصیلاتش را رها کرد و شروع به کار گروهی کرد. این همچنین به او اجازه داد تا اولین طلای زندگیاش، ۳۶۰ شغل، را به دست آورد و به محقق شماره یک تبدیل شد! او بر تحقیق و مطالعه در مورد خرید ضایعات، از تقسیمبندی ضایعات گرفته تا شرایط بازار ضایعات، تا احتکار فولاد، آهن، مس، قلع و سایر فلزات گرانبها تمرکز دارد. او هر ساله پول زیادی به دست میآورد. بسیاری از شعب خرید نیز تأسیس شدهاند. دقیقاً به دلیل برنامههای روشن او برای آینده، تمرکز، مطالعه و پشتکار بر روی یک حرفه خاص، او در موقعیتی فروتنانه به دستاوردهای خارقالعادهای دست یافته است.
قبل از پیوستن به شرکت، من هم پرورش دام انجام میدادم، در سایتهای ساختمانی کار میکردم و وارد کارخانهها میشدم. پر از شور و شوق بودم و فکر میکردم تا زمانی که سخت کار کنم میتوانم موفق شوم. هیچ برنامهریزی، مطالعه و تحقیقی و تمرکز و پشتکار روی یک چیز وجود نداشت. بنابراین من هنوز همان آدم هستم. دو سال پیش، وارد خانواده بزرگ تنگته شدم. وقتی برای اولین بار وارد شرکت شدم، زیاد به آن فکر نمیکردم. فقط میخواستم یک شغل پایدار پیدا کنم. بعد از این دو سال، فلسفه شرکت را نیز یاد گرفتم و به اشتراک گذاشتم که الهام زیادی به من داد. همه فرصتهای خوبی دارند، اما ایدههای خوبی ندارند. آنها ایدههای جدید را نمیپذیرند و حاضر نیستند ایدههای قدیمی را رها کنند. اگر اتفاقی بیفتد اگر نتوانم تغییر کنم، ابتدا باید خودم را تغییر دهم و سپس با دقت برنامهریزی کنم. با آنچه باید روبرو شود، باید روبرو شود و با آنچه باید حل شود، باید حل شود. ما همیشه به آرامی در حال رشد هستیم، اما به آرامی خودمان را نیز از دست میدهیم. لیوان شراب خیلی کم عمق است و روز طولانی نخواهد بود و کوچه خیلی کوتاه است و ما نمیتوانیم به صد تار مو برسیم. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که خوب برنامهریزی کنیم، مسیر خوبی تعیین کنیم، کارمان را خوب انجام دهیم و به خودمان اجازه دهیم که خوب، خیلی خوب، خیلی خوب عمل کنیم. فراموش نکنید که یاد بگیرید، شخصیت خود را بهبود بخشید، با مشکلات روبرو شوید، روی کار تمرکز کنید و کار خوبی را با جزئیات انجام دهید. موفق باشید. جاده دشوار است، کارها دشوار است و احساسات زیادی وجود دارد. مشکلات بر مردم غلبه نخواهند کرد. اما احساسات بر مردم غلبه خواهند کرد. فردی که از نظر عاطفی پایدار است، برای آینده برنامهای دارد و میتواند تمرکز کند، خوشحال خواهد بود.
تمام چیزی که برای به اشتراک گذاشتن دارم همین بود! از همه شما بابت گوش دادن متشکرم! از همه شما متشکرم.


زمان ارسال: 20 اکتبر 2023